داستانهای قدیمی زنجان
مجموعهای از افسانهها و حکایتهای بومی که نسلها دهانبهدهان منتقل شدهاند.

افسانه غار کتلهخور
راز قندیلهای زرین
روایتهایی قدیمی از راهروهای پنهان و قندیلهایی که در شبهای خاص، نور افشانی میکردند.
افسانه
غار
رازآلود

داستان مسگران بازار
آواز چکشها
حکایت همدلی مسگران که با صدای هماهنگ چکشها، قلب بازار را میتپاندند.
صنایع دستی
بازار
همدلی

حکایت گنبد سلطانیه
آرزوی بلند
میگویند معمار گنبد، هر آجر را با نیتی خیر گذاشت تا بنایی بماند برای قرنها.
میراث
معماری
الهامبخش

قصه رختشویخانه
راز آب زلال
روایتی از زنان سختکوشی که کنار آب زلال، از شادیها و رنجها میگفتند.
مردمنگاری
زنان
خانههای قدیمی

افسانه اژدهاهای داشکسن
سنگ و نغمه
نقش اژدها بر سنگها، الهامبخش داستانهایی از نبرد نور و تاریکی بوده است.
حجاری
داستان کهن
نمادها

حکایت کاروانهای جاده ابریشم
عطر ادویه و ابریشم
رهگذران با خود قصهها، عطرها و آواهایی میآوردند که در شهر میپیچید.
تجارت
سفر
جاده ابریشم
نکته: تصاویر فعلاً نمونه هستند؛ میتوانید تصویرسازی یا عکس مرتبط برای هر داستان قرار دهید.
